loading...
پایگاه خبری تحلیلی گتوند
مدیریت بازدید : 598 جمعه 11 فروردین 1391 نظرات (0)

مقدمه

در زمان های حکومت های پادشاهان ظالم همیشه در سعی وتلاش بودند که مردم از کار آن ها سر در نیاورند تا بتوانند هر چقدر که می خواهند از مال مردم بخورند و آن ها متوجه نشوند .و عده ای از اطرافیانشان می خواستند که با تملق و چاپلوسی هایشان در حکومت پای خود را محکم کنند .

این تحقیقی که من نوشته ام برای آشنای بیش تر با دوره ی سلسه پهلوی بود است . که شامل دو قسمت می شود:

1- رواج ((تملق و چاپلوسی)) در عصر پهلوی دوم

2- غاتگری های حکومت پهلوی

فصل 1:

تملق و چاپلوسی

چکیده فصل 1

آنچه خواهید خواند ، روایت تأمل انگیزی است از رواج فرهنگ تملق وچاپلوسی در

دوره ی محمد رضا پهلوی ؛ از نخستین روز های سلطنت شاه تا آخرین لحضه های اقتدار او. این گزافه گویی ها ، به واقع نه برای شخص شاه ، که به خاطر قدرت و ثروت همراه او صورت می گرفت . متملقان ، تنها تا زمانی ا ین کار ننگی ادامه می دهند که احساس کنند از رهگذر این گفتار و کردار به نوایی خواهند رسید ؛ اما اگر لحظه ایی در این احساس خود تردید کنند ، به سرعت تغییر رنگ می دهند وحتی به نکوهش و سرزنش آن فرد می پردازند .

1- خود را روی پای او می انداختند.

ابوالحسن ابتهاج ، رئیس وقت بانک ملی ایران ، از مشاهدات خود ، هنگام ترور محمدرضا پهلوی در دانشگاه تهران و وضعیت عیادت کنندگان شاه چنین نوشته است :

((در تاریخ 15 بهمن 1327 وقتی شاه مورد سوء قصد قرار گرفت ، من تازه از سوار کاری برگشته بودم . یکی از اقوام نزدیکم تلفن کرد و اطلاع داد که این حادثه برای شاه پیش آمده... با عجله به کاخ اختصاصی رفتم و مستقیماً مرا به اتاق خواب شاه هدایت کردند .

به فاصله چند دقیقه شاه به صور پانسمان شده وارد شد و در تختخواب خود قرار گرفت ...

کسانی که به دیدن شاه آمدند با گریه و زاری خود را روی پای او می انداختند ؛ از آن جمله هم هژیر(رئیس مجلس) بود.))

2- هرچه نظر اعلیحضرت همایونی باشد.

دکتر اقبال ، نخست وزیر سال 1336 ، دوباره چیزی شده بود مانند دکتر اقبال سال های قبل از دولت دکتر مصدق وحکومت جبهه ی ملی؛ در اوایل نخست وزیری اش یکی از خبرنگاران مطبوعات از او پرسید :

برنامه دولت شما چیست؟

دکتر اقبال فوراً جواب داد : هر چه مورد نظر نظر اعلیحضرت همایونی باشد!

3- اعلیحضرت و سیاست خارجی

دکتر اقبال خود نمونه ی دیکتاتوری یا بی اعتنایی به همه چیز بود . چنانچه در مورد سیاست خارجی گفت(( سیاست خارجی مملکت تحت هدایت مدبرانه ی شاهنشاه قرار دارد و این سیاست مال اعلیحضرت همایونی شاهنشاه است و مال دولت نیست.))

4- وظیفه چاکری

فریده دیبا ، مادر فرح پهلوی ، از رواج تملق و چاپلوسی ها در دربار محمدرضا پهلوی چنین روایت کرده است: باید بگویم موقعی که فرح به عقد و همسری محمدرضا در آمد بر سر این که از این پس من باید با چه عنوانی نامیده شوم ، مدت ها بحث و بررسی شد.

یادم می آید در فروردین 1339 ، مجلس جشنی به مناسبت سال نو ایرانی در کاخ سعد آباد برپا بود . من در کنار دخترم و محمد رضا نشسته بودم . دکتر منوچر اقبال وارد مجلس شد و جلو آمد دست محمدرضا را بوسید و دست دخترم را هم بوسید ، و بعد با من دست داد و خواست دست مرا هم ببوسد که من دستم را کنار کشیدم . مرحوم سرلشکر محمد خاتمی (ارتشبد بعدی) که ناظر این صحنه بود ، به دکتر اقبال گفت : ((بانودیبا)) مایل نیستند کسی دست ایشان را ببوسد !

اقبال گفت : (( بنده خواستم وظیفه ی چاکری را به جا آورده باشم !))

5 – افراطی تر از هر افراطی

حزب اکثریت ملیون ، گوی سبقت را از دیگران ربوده بود. این حزب در سرمقاله ی ارگان رسمی خود روزنامه ملیون شاه را مترقی ترین شاه خوانده می نویسد:

((اعلیحضرت محمدرضا شاه دومین شاهنشاه سلسله ی پهلوی ، مترقی ترین و متفکر ترین و دانشمند ترین شاه ایران بوده و معظم له در عصر خود ، پیشرو تر از هر پیشرو در انجام دادن اصلاحات و گذرانیدن قوانین و افراطی تر از هر افراطی ، در کار ترقی مملکتند ، بدون این که کوچکترین اختلال و ناامنی ایجاد شود .))

6 – گوسفندی در کاخ نیاوران!

فریده دیبا:

یک روز رئیس محافظان کاخ نیاوران ، نزدیک میز عصرانه ی ما که در محوطه ی مشجر کاخ قرار داده شده بود ، آمد و ضمن ادای احترامات نظامی ، به محمدرضا گفت که یک پیرمرد روستایی و پسرش همراه با یک گوسفند چاق وچله جلوی درب ورودی کاخ آمده و متحصن شده و می گویند این گوسفند را برای اهدا به اعلیحضرت آورده اند و تا آن را شخصاً به خاک پای ملوکانه اهدا نکنند ، این جا را ترک نخواهد کرد .

محمد رضا مانده بود که چه جوابی بدهد . فرح از شنیدن این مطلب متبسم شد و از محمدرضا خواست اجازه دهد پیرمرد روستایی و فرزندش شرفیاب شوند !

وقتی رئیس گارد ، پیرمرد روستایی و پسرش را به درون کاخ آورد ، آنها یک گوسفند چاق و پروار با پشم های براق سفید همراه داشتند .

پیرمرد و فرزندش که معلوم بود تعلیم دیده اند ، تعظیم غرایی کردند و پس از بوسیدن دست محمدرضا و دخترم ، مطالبی را به نظم و نثر در مدح شاهنشاه و علیاحضرت و پیشرفت های مملکت بیان داشتند .

محمدرضا علت آوردن گوسفند را پرسید .

پیرمرد روستایی گفت : ((در سال های اخیر ، با انجام انقلاب سفید و تقسیم اراضی ، وضع کشاورزی و دامداری ترقی کرده و من در گذشته دو تا بز هم نداشتم ، حاا مالک چندین گله گوسفد هستم که آن ها را شماره نمی توانم بکنم .))

بعد هم اضافه کرد:((به منظور حق شناسی و سپاس از زحمات اعلیحضرتین ، این گوسفند را امسال پروار کرده ، برای هدیه به خانواده ی سلطنتی به تهران آورده است!))

محمدرضا از این تئاتری که در برابرش به اجرا آوردند ، خیلی مشعوف شد وکیف کرد .(صحنه سازی را باور کرده بود!)

فوراً دستور داد عکاس حاضرکرده و عکس این پدر و پسر را بگیرند و در روزنامه ها با شرح و تفصیلات چاپ کنند !

انعامی هم به مرد روستایی و پسرش داد و آنها را مرخص کرد .

موقع خروج روستایی از کاخ رئیس گارد که خودش از اهالی اهر بود او را صدا می کند و می پرسد : ((پدر جان تو از کجا آمده ای ؟! ))

مرد روستایی از بخت بد می گوید : ((اهر)) !

رئیس گارد شروع می کند به زبان ترکی آذربایجانی با او صحبت کردن و مشاهده می کند که مرد روستایی حتی یک کلمه آذری نمی داند !تازه متوجه می شود او حتی لحجه ی آذری هم ندارد و فارسی را هم خیلی سلیس و روان حرف می زند.رئیس گارد به خیال آن که کشف مهمی کرده است و چه بسا توطئه ای در کار باشد ، مرد روستایی و فرزندش را به ساختمان حفاظت کاخ منتقل و شروع به پرس و جو و تحقیقات می کند .

نتیجه تحقیقات نشان می دهد که این مرد ظاهراً روستایی ، که خود را به شکل و شمایل دهاتی ها چوبدار ها در آورده بود ، از هنرپیشگان درجه سوم تئاتر های خیابان لاله زار تهران است که توسط آقای ولیان (وزیر کشاورزی وقت) اجیر شده تا این نمایش را در حضور محمدرضا اجرا کند !رئیس گارد آدرس و مشخصات هنر پیشه ی روستایی نما را گرفت و بعداً موضوع را به فرح اطلاع داد .دخترم از او خواست که در این مورد با کسی صحبت نکند .فردای این نمایش ، عکس و تفصیلات مربوط به اهدای گوسفند و ملاقات مرد روستایی و فرزندش با محمدرضا ، در صفحات دو روزنامه ی اصلی تهران یعنی کیهان و اطلاعات با تیتر های درشت چاپ شد .البته فرح موضوع به محمد رضا گفته بود و همه می دانستیم که این نمایش ساختگی بوده است ؛ اما محمدرضا موضوع را به روی خود نیاورد.

7- فقط به حضور شاهنشاه می رسیم .

هویدا در اظهاراتش ، از شاه به عنوان پدر تاجدار و ناجی ملت نام می برد و می گفت : ((در کشور های غربی زیاد بحث و گفت و گو می کنند . در ممالک خارجی برای یک تصمیم گیری ساده ، مدت ها در مجلس مجادله می شود و چندین دور رأی گیری به عمل می آید ؛ در حالی ما این جا فقط به حضور شاهنشاه می رسیم . نظر مبارکشان را می پرسیم و سپس به آن عمل می کنیم !))

8- بر یکدیگر پیشی جستیم!!!

اسدالله علم ، وزیر دربار شاه ، در یادداشت روز شنبه 1/1/1349 خود چنین نوشته است :

باری سر نهار رفتم و همه در ادای تملق بر یکدیگر پیشی جستیم. خداوند _ چنان که کوروش کبیر خواسته است _کشور را از شر تملق و دروغ حفظ کند...

9- شاهنشاه خوششان آمد!

سه شنبه 11/9/48

اسدالله علم :

امشب شام ، منزل ملکه مادر بود . من هم بودم ؛ ولی صحبتی پیش نیامد . فقط سر شام علیاحضرت شهبانو فرمودند : ((چرا این قدر مؤدب هستی؟ همیشه تعارف می کنی؟)) عرض کردم :

شاه اگر لطف بی عدد راند بنده باید که حد خود داند

احساس کردم که شاهنشاه خوششان آمد...

10- بوسه بر کفش شاه .

در مراسم سلام 4/8/55 (روز تولد محمدرضا) که در کاخ مرمر برگزار شد ((منصور یاسینی)) نماینده ی مجلس شورای ملی و مالک بزرگ ترین کارخانه شیشه سازی کشور در حضور کلیه ی مقامات کشوری و لشگری ، به جای آن که مثل بقیه دست شاه را ببوسد ، خود را روی پای شاه انداخت و کفش او را بوسید.

شاه نه تنها از این عمل مشمئز کننده ی غیر انسانی ناراحت نشد بلکه تبسم و لبخند سراسر صورت او را پوشانید و وقتی همان شب در برنامه اخبار تلوزیون این صحنه نمایش داده شد ، همه فهمیدند شاه از بوسه ای که منصور یاسینی به کفش او زده ، به وجه آمده و نمایش این صحنه از تلویزیون به دستور خود شاه بوده است!!!



فصل2:

غارتگری های پهلوی



چکیده فصل 2

آنچه که امروز ، پس از سی و چند از سقوط سلسله ی پهلوی ، در آن نمی توان تردید کرد ، این است که سردودمان این سلسله ،فردی حریص، طماع و افزون طلب بود و فرزندانش نیز راه پدر را در پیش گرفتند.

مطالبی که در این فصل فراهم شده ، نشان دهنده ی حیف و میل و غارت اموال مردم توسط خاندان پهلوی است و بیشتر اسناد و مدارک ان چپاول های بی رحمانه ، از خاطرات کسانی گرد آوری شده که سال ها با آن رژیم همکاری می کردند.

بنیاد پهلوی

بنیاد پهلوی سازمان وسیعی متشکل از املاک ، تجارتخانه ها و کارخانه ها بود که خاندان پهلوی از طریق آن اموال ملت را غارت می کردند . درباره ی این سازمان باید به تفصیل سخن گفت تا به طور کلی از تشکیلات آن آگاه شد . در این جا فقط می گوییم که بنیاد پهلوی در سال 1337 برای پیگیری سه هدف اصلی تشکیل شد:

- یافتن منابع مالی برای شرکت های تجاری متعلق به شاه .

- نظارت و هدایت اقتصاد کشور ، از طریق سرمایه گذاری در زمینه های مختلف .

- حمایت مالی از افراد وفادار به سلطنت یا به عبارت دقیق تر ، افراد وفادار به شخص شاه .

پس از تأسیس این بنیاد ، املاک خصوصی شاه در اختیار آن ها قرار گرفت . شمار دهات سلطنتی در سال 1338 بالغ بر 2167 پارچه و شمار خانواده های روستایی مقیم آن ها به بیش از 49000خانوار می رسید.

اموال و دارایی های بنیاد ، در وهله ی اول از طریق بانک عمران کسب می شدکه خود داین بانک ، کارگزار تعداد زیادی از بانک های دیگر و شرکت های ایرانی ، به شمار می رفت .

%80 شرکت های بیمه ی ملی به این بانک تلق داشت که در ادارات دولتی ، لقمه های چربی تصاحب کرده بودند ؛ از جمله ، انحصار بیمه های شرکت ایران ایر را که در آمد سالیانه ی خالص آن به300میلیون فرانک بالغ می شود . علاوه بر این ها بنیاد ، مالک زنجیره ی وسیعی از هتل هل و کازینو ها بودند ؛ به طوری که می توان گفت ، تقریباً انحصار این امور در اختیارش قرار گرفته بود .

اکثر این فعالیت ها ، به عنوان بنیاد پهلوی صورت نمی گرفت ؛ بلکه تحت پوشش دیگری ااز جمله شرکت های خصوصی خاجی و ایرانی ، انجام داده می شد . در نتیجه ، نه تنها مردم از وجود آن ها اطلاع نداشتند ؛بلکه خود مسئولان دولتی هم سر در گم شده بودند .

افسانه یک میلیارد دلاری

پس از کودتای 28 مرداد ، همه عاملان و مزدوران انگلیسی و امریکایی که در سرکوب نهضت ملی ایران دست داشتند ، پاداشت خیانت خود را گرفتند . نظامیان ترفیع یافتند و مقامات مهم نظامی و امنیتی را قبضه کردند . از میان غیر نظامیان ، آن هایی که با ((سیا)) و و اینتلیجنتس سرویس inteligents service (سازمان جاسوسی انگلستان) ارتباط مستقیم داشتند ، به صورت مهره های مؤثر رژیم در آمدند. طراحان کودتای امریکای- انگلیسی 28 مرداد ماه1332 و همه ی کسانی که نحوی از انحا در برگرداندن محمدرضا شاه به کشور و رساندن دوباره ی او به قدرت مداخله داشتند ، پاداش هایی کلان گرفتند . صاحبان مطبوعات غربی نیز از خوان یغما بی نصیب نماندند و میلیون ها دلار از بیت المال ملت به جیب آن ها رفت.

کمیسیون سنای امریکا نیز نشان داد که تنها در سال 1962 مبلغ 159 میلیون دلار از درآمد نفت ایران و کمک های امریکا به حساب بنیاد پهلوی در بانک های سویس ریخته شده و بیشتر این پول ، به افراد خانواده ی سلطنتی پرداخت گردیده است .

اسناد موجود در کمیسیون سنای امریک حکایت می کند که تنها فرح ، همسر شاه در سال 1962 طی دو فقره چک ، مبلغ 23 میلیون دلار[به پول آن زمان] دریافت کرده و اشرف نیز در همان سال ، طی سه چک به حواله حواله یونیون بانک سویس مبلغ 5 میلیون دلار وصول کرده است .

مجله ی ((نیشن)) (1) چاپامریکا با استنا به مدارکی که به تأیید سوکمیسیون سنای امریکا رسیده ، صورت قسمت هاییاز چک هایی که از حساب بنیاد پهلوی در یونیون بانک سویس در ژنو به وابستگان شاه و بیگانگان پرداخت شده ، زیر عنوان ((افسانه یک میلیارد دلاری )) منتشر ساخت .

داستان افسانه ی یک میلیارد دلاری از آن جا شروع شد که خبیر خان ، یکی از دوستان نزدیک و مورداعتماد شاه در دربار ، در رابطه باتضادهای درون هیأت حاکمه ، به خصوص اختلاف با اشرف وشوهرش احمد شفیق ، مورد بی مهره ی شاه قرار گرفت . وی که خطر را احساس کرده بود ، از موقعیتی که در دستگاه داشت ، استفاده کرد و اسنادی را از خزانه ی سلطنتی ربود و پس از فرار از ایران به امریکا رفت . در آن جا با کمک و راهنمایی وکیل امریکایی خود ولیز(2)با مقامات قضایی و امنیتی امریکا ارتباط برقرار کرد و اسناد مزبور را به سو کمیسیون سنای امریکا ارائه داد.

ماجرای درگیری و مبارزه ی خبیر خان با عوامل دربار در امریکا ، که مثل سایه او را دنبال می کردند ، داستان جالب و حیرت انگیزی استکه از حوصله ی این بحث خارج است . مأمورین ساواک یک بار آپارتمان او را در نیویورک آتش زدند .

برای قانع کردن او نیز مبلغ دو و نیم میلیون دلار از طرف سرلشکر امیر محمد خاتمی ، شوهر خواهر شاه ب او پیشنهاد شد ؛ ولی خیبر خان از میدان بدر نرفت.سوکمیسیون سنای امریکابه ریاست سناتور مک کلی لاند

، پس از بررسی اسناد ، صورت قسمتی از چک هایی را به دستور شاه ، توسط بنیاد پهلوی به چندین تن از مقامات خارجی و ایرانی و خانواده ی سلطنتی پرداخته است ، منتشر کرد . در این صورت

حساب بانکی درستون بستانکار مبلغ 55/56800241 دلار قید شده است . این وجوه که هیچ یک از امول خصوصی شاه نیست ، پرداختی شرکت ملی نفت ایران یا پرداختی دولت امریکا به بانک ملی ایران ، سازمان برنامه یا وزارت دارییایران بوده که از طرف آن ها به حساب بنیاد پهلوی و سازمان ورزشی شاهنشاهی واریز شده است .

در صورت حساب یونیون بانک ، در ستون بدهکار ، چک هایی که بنیاد پهلوی به نام شخص صادر کرده و پس از وصول از حساب بنیان پهلوی کسر شده است ، دیده می شود . یاد آوری می کنیم که این صورت حساب قسمتی از نقل و انتقالات پولی بانک مزبور از دسامبر 1961 تا فوریه 1962 بوده است.

اسامی دریافت کنندگان به شرح زیر است:

1- خانم لوئی هندرسن(سفیر کودتاچی)

1 میلیون دلار

2- شمس پهلوی(خواهر شاه)

1 میلیون دلار

3- دریک میشل (شناخته نشده)

500هزار دلار

4- هنری لوس(مدیر سابق مجله تایم)

500هزار دلار

5- جورج آلن (سفیر اسبق امریکا در ایران)

1 میلیون دلار

6- شهناز پهلوی (دختر شاه)

1 میلیون دلار

7- ویلیام بورک (شناخته نشده)

200هزار دلار

8- راندولف دیکینز (شناخته نشده)

200هزار دلار

9- حمیدرضا پهلوی (برادر شاه)

500هزار دلار

10- احمد شفیق (شوهر اشرف)

1 میلیون دلار

11- سلدن شاپین(سفیر سابق امریکا در ایران)

1 میلیون دلار

12- امیر خاتمی (شوهر فاطمه ، خواهر شاه)

1 میلیون دلار

13- ر.ا.پیگات (دریادار انگلیسی)

1 میلیون دلار

14- ت.و.پی یر(معاون نیروی هوائی انگلستان)

1 میلیون دلار

15- فرح پهلوی (همسر شاه)

15 میلیون دلار

16- فاطمه پهلوی (خواهر شاه)

2 میلیون دلار

17- عبدالرضا پهلوی (برادر شاه)

2 میلیون دلار

18- غلامرضا پهلوی (برادر شاه)

3 میلیون دلار

19- ویلیام وارن (رئیس سابق اصل 4 در ایران )

1میلیون دلار

20- دکتر علی امینی (وزیر دارائی زاهدی و امضاء کننده قرارداد کنسرسیوم)

2 میلیون دلار

21- دیویدراکفلر(برادر فرماندار سابق نیویورک )ورئیس بانک چیس مانهاتان

2 میلیون دلار

22- حمیدرضا پهلوی

1میلیون دلار

23- محمودرضا پهلوی

1میلیون دلار

24- جمشید خبیر

500 هزار دلار

25- ا.و .وبستر(شناخته نشده)

1میلیون دلار

26- اردشیر زاهدی (داماد اسبق شاه)

3 میلیون دلار

27- رولاند- لیس (شناخته نشده)

1میلیون دلار

28- اشرف پهلوی (خواهر شاه)

3 میلیون دلار

29- تئودور مک اوی(شناخته نشده)

1میلیون دلار

30- اسدالله علم (وزیر دربار)

1میلیون دلار

31- حسین علاء(وزیر سابق دربار)

1میلیون دلار

32- آلن دالس (رئیس سازمان سیا)

1میلیون دلار

جریان خیبر خان و رسوایی بزرگ دربار ایران ، موجب حیرت جهانیان شد ؛ اما در ایران به علت سانسور مطبوعات و دیگر رسانه ها ، جز عده ای معدود ، از این رسوایی آگاه نشدند

منابع

1- شبه خاطرات ج2 - علی بهزادی

2- کورش قرن بیستم - علی شجاعی صائین

3- در عصر پهلوی دوم- خسرو معتضد

4- من و فرح ج2و3- اسکندر دلدم

5- مسابقه غارتگری- محمود حکیمی

7- جنبش ملی شد نصنعت نفت-غلامرضا نجات

برچسب ها شاه , پهلوی , تملق ,
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • لینک دوستان
  • مدرسه راهنمایی پیشگامان اندیشه
  • آخرین اخبار استخدامی|نیازمندیها
  • .:: خرید آنلاین کارت شارژ ::.
  • پژوهش سرای قیصر امین پور گتوند
  • شارژ ایرانسل و همراه اول
  • پایگاه خبری تحلیلی برهان
  • گرداب
  • hispantv
  • پی سی دانلود
  • وب کاران
  • پایگه خبری عصر ایران
  • حسن رحیم پور ازغدی
  • عصر رسانه اندیشه
  • سایت تحلیلی خبری اعتدال
  • سایت خبری تحلیلی افق
  • بولتن
  • فراکسیون اصولگرایان مجلس
  • هیئت کاراته گتوند
  • اداره ورزش و جوانان گتوند
  • راسخون
  • شهدا ترکالکی
  • وبسایت سماله
  • کشتی گتوند
  • دبیرستان پاسداران (ورزشی)
  • دبیرستان طالقانی
  • هنرستان رازی گتوند
  • آموزش پرورش گتوند
  • گتوند در سایت استانداری
  • گتوند در ویکی پدیا
  • سلام گتوند
  • حجت الاسلام قرائتی
  • شهید مطهری
  • استانداری خوزستان
  • شورای نگهبان
  • تشخیص مصلحت نظام
  • دفتر ریاست جمهوری
  • دفتر مقام معظم رهبری
  • آیت الله مصباح یزدی
  • آیت الله المیرزا جواد تبریزی
  • آیت الله نوری همدانی
  • آیت الله مکارم شیرازی
  • آیت الله صافی گلپایگانی
  • آیت الله بهجت
  • آیت الله سیستانی
  • امام خامنه ای
  • امام خمینی
  • پاسخ به سوالات دینی
  • تقرب نیوز
  • المنار
  • الکوثر
  • العالم
  • pressTV
  • خبرگزاری پانا
  • باشگاه خبرنگاران جوان
  • ایکنا
  • سایت خبری رجانیوز
  • رویترز
  • الجزیره
  • فاکس نیوز
  • cnn
  • العربیه
  • BBC
  • روزنامه همشهری
  • روزنامه جام جم
  • روزنامه کیهان
  • روزنامه جوان
  • روزنامه جوان
  • دانلود سریال جدید
  • قیمت روز خودروی شما
  • بزرگترین کامیونیتی ایرانیان مقیم استرالیا
  • آخرین مطالب ارسال شده
  • آرشیو
    نظرسنجی
    عملکرد کدام وب سایت یا وبلاگ خبری در گتوند بهتر بوده؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 91
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 8
  • آی پی امروز : 11
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 19
  • باردید دیروز : 9
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 60
  • بازدید ماه : 151
  • بازدید سال : 602
  • بازدید کلی : 23,097
  • کدهای اختصاصی

    اوقات شرعی

    چاپ این صفحه

    پشتیبانی

    معرفي صفحه به دوستان

    *  نام شما
     

    ايميل شما *

     

    ايميل دوست شما *

     

    ايميل دوست ديگر شما